لینک دوستان

 

جمعه های تکراری

 

سیل چشمانم باز از فراقت جاریست....خسته ام باز بیا جمعه ها تکراریست

 

 در پی قافیه ها چه پریشان ماندم .....قافیه در شعرم با حضورت جاریست

 

به هوایت آقا بغض کرده شعرم....آسمانش انگار نم نمک بارانیست

 

دل من پر غصه حال شعرم خوش نیست... نفسی مانده فقط جای شکرش باقیست

 

در فراغت آقا چشم در راهم من.... گر چه این جمعه همان جمعه ی تکراریست.....

 

شاعر  سید سجاد الحسینی {ارباب يخ ها}{در الفور}

 

 

 


برچسب‌ها: حرف دل, حرف دل با امام زمان عج, دردو دل با امام زمان عج, دل نوشته
[ یکشنبه سیزدهم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 15:23 ] [ [ حــســن ] ]

ای نامت از دل و جان



اینا حتما دانلود کنید


جواد مقدم خونده


دانلود


برچسب‌ها: دانلود جدید ترین مداحی های مقدم, دانلود مداحی, دانلود روضه, دانلود مداحی های عینی فر
[ پنجشنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 16:58 ] [ [ حــســن ] ]

اشعار زیبا درباره امام زمان عج

اس ام اس در باره امام زمان عج




در کوی تـو مـعـروفـم و از کوی تــو مـحـروم

گـرگ دهن آلـوده یـوسـف نـدریـده

بس در طلبت کـوشش بـی فایـده کـردیم

چون طفل دوان در پی گنجشک پریده

 


ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

بوی عطر یار دارد جمعه ها

وعده دیـدار دارد جـمعه ها

جـمعـه ها دل یاد دلـبر می کند

نغمه یابن الحسن سر می کند

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

صبحی گره از زمانه وا خواهد شد

راز شــب تــار بـرمــلا خـواهد شد

در راه عزیـزی ست کـه با آمـدنش

هر قطب نما قبله نما خواهد شد!

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

مـا معتقــدیم عـشــق سـر خـواهــد زد
بــر پشـت سـتم کسـی تبر خـواهـد زد

سـو گنــد بـه هــر چــهـارده آیــــه نـــور
سو گنــد بـه زخمـهای سـرشــار غــرور

آخـــر شــب ســرد مــا سحــر مـیگـردد
مـــهـدی بـه میــان شیــعه بــر میـگردد

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

بر چـهره پر ز نــور مهدی صلوات

بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امــر فـرج شـود مهـیا بفرست

بـهر فـرج و ظـهور مهدیصلوات

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

کاش می شد اشک را تهدید کرد

مــدت لــبـخـند را تـــمـــدیــد کـرد

کاش مـی شد در میان لحظه ها 

لـــحظه ی دیــدار را نــزدیــک کرد

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

سئوالی ساده دارم از حضورت

من آیا زنده ام وقـت ظـهورت ؟

اگر که آمـدی مـن رفـته بـودم

اسیر سال و ماه و هفته بودم 

دعایم کــن دوباره جـان بگیرم

بیــایـم در رکــاب تــو بــمـیـرم

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

این عشق آتشین زدلم پاک نمی شود

مجـنون به غیر خانه ی لـیلا نمی شود

بـالای تـخت یـوسف کـنعان نـوشته اند

هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد

غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فـالی و فـریـادرسـی مـی آیـد

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

عمریست که از حضور او جا ماندیم
در غـربت سـرد خویش تنها ماندیم
او مـنتظرست تـا کــه مـا بـرگـردیم
مایـیـم کـه در غیبت کـبری مـاندیم

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

از هـجـر تــو درد و داغ دلـگیرم کـرد

انـدوه و غـم زمـان زمـین گیرم کـرد

گفتند که جمعه می رسی از کعبه

این رفتن جمعه جمعه ها پیرم کرد

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

روا بود که گریبان ز حـجر تو پاره کنم
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

تا کسی رخ ننماید ز کسی دل نبرد
دلـبر ما دل مـا بـرد و ز مـا رخ نـنمود

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

 

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی

چه بـغـضهـا کـه در گـلو رسـوب شـد نیـامـدی

خلـیل آتشین سـخن ؛ تبر بـه دوش بت شکن

خــدای مـا دوباره سـنگ و چـوب شـد نیامـدی

بـرای مـــا کـه خــســته ایــم نه ؛ ولــی

برای عــده ای چـه خــوب شـد نیامــدی

تـمـام طـول هفته را به انتظار جـمعه ام

دوباره صبح؛ ظهر؛ نه غروب شد نیامدی

 

 

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

ویـرانه نه آن است که جـمشید بنا کـرد

ویرانه نه آن است که سهراب فرو ریخت

ویرانه دل ماست کـه هر جـمعه به یادت

صـد بار بنا گشـت و دگـر بار فـرو ریـخت

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

ماه مـن پـرده از آن چـهره زیبا بردار

تا فلک لاف نیاید که چه ماهی دارد

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

روزگـاریست در این کوچه گرفتار توام

با خـبر باش کـه در حسرت دیدار توام

گـفته بودی کـه طبیب دل هر بیماری

پس طبیب دل من باش که بیمار توام

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

چهره گـل باغ و صحرا را گـلستان می کند

دیــدن مــهدی هـزاران درد درمـان می کند

مـدعـی گـوید کـه با یک گل نمـی آید بــهار

من گلی دارم که عالم را گلستان می کند

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

گــر طبیبانه بیایی بر سر بالـینم

به دو عالم ندهم لذت بیماری را

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

دورم زتـو ای خســته خـوبان چـه نویسم

مـن مــرغ اسـیرم به عــزیزم چـه نویسم

ترسم که قلم شعله کشد صفحه بسوزد

با ایـن دل گــریان بـه عــزیزم چـه نویسم

 

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد

حیف بـاشد که تو باشی و مرا غم ببرد

ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ--ــ


برچسب‌ها: اس ام اس های اماsم زمانی, اس ام اس های انتظار, اس ام اس های مذهبی, sms امام زمانی
[ پنجشنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 13:49 ] [ [ حــســن ] ]
مداحی های حسین عینی فر


در شب شهادت حضرت معصومه س





حتما دانلود کنید



در ادامه مطلب


برچسب‌ها: دانلود مداحی های حسین عینی فر, سایت رسمی حسین عینی فر, دانلود جدید ترین مداحی های عینی فرد
ادامه مطلب
[ دوشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 13:31 ] [ [ حــســن ] ]
[ دوشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 13:12 ] [ [ حــســن ] ]

یوسف از جرم زلیخا چند سالی حبس رفت.....

مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است..


برچسب‌ها: شعر زیبا در باره امام زمان عج, زیباترین شعر ها در باره امام زمان عج, زیباترین شعر در باره امام زمان عج, شعر
[ دوشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 12:23 ] [ [ حــســن ] ]
شب دوم شهادت حضرت زهرا س در هیئت لواء الزینب س

با صدای مقدم




چند مداحی از جواد مقدم


اینا را از دست ندیدن خیلی زیبان

در ادامه مطلب دانلود کنید


برچسب‌ها: دانلود جدید ترین مداحی های مقدم, دانلود مداحی, دانلود روضه, دانلود مداحی های عینی فر
ادامه مطلب
[ یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 21:44 ] [ [ حــســن ] ]

گل نرگس,یوسف زهرا ,امام زمان,جمعه, جمکران, بیا, آقا ,عارفانه, معنویت ,خدا

گل نرگس,یوسف زهرا ,امام زمان,جمعه, جمکران, بیا, آقا ,عارفانه, معنویت ,خداگل نرگس,یوسف زهرا ,امام زمان,جمعه, جمکران, بیا, آقا ,عارفانه, معنویت ,خدا

یک غزل انتظار

جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد


ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم


مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت


فرش گسترده و در دست گلایل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز


ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز


می خرم از پسرک هر چه تفال دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت


یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها


تکیه بر کعبه بزن ، کعبه تحمل دارد...


برچسب‌ها: شعر زیبا در باره امام زمان عج, زیباترین شعر ها در باره امام زمان عج, زیباترین شعر در باره امام زمان عج, شعر
[ یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 0:59 ] [ [ حــســن ] ]



قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش


یک دم سپر شوند برای برادرش

این دو ز کودکی فقط آیینه دیده­ اند

«آیینه ­ایی که آه نسازد مکدّرش»

واحیرتا! که این دو جوانان زینب­ اند

یا ایستاده تیغ دوسر در برابرش

با جان و دل دو پاره جگر وقف می­کند

یک پاره جای خویش و یکی جای همسرش

یک دست گرم اشک گرفتن ز چشم­هاش

مشغول عطر و شانه­زدن دست دیگرش

چون تکیه­ گاه اهل حرم بود و کوه صبر

چشمش گدازه ریخت، ولی زیر معجرش

زینب به پیشواز شهیدان خود نرفت

تا که خدا نکرده مبادا برادرش...

زینب همان شکوه که ناموس غیرت است

زینب که در مدینه قرق بود معبرش

زینب همان که فاطمه از هر نظر شده­است

از بس که رفته این­همه این زن به مادرش

زینب همان که زینت بابای خویش بود

در کربلا شدند پسرهاش زیورش

گفتند عصر واقعه آزاد شد فرات

وقتی گذشته ­بود دگر آب از سرش


برچسب‌ها: شعر در باره حضرت زهراس, شعر های بسیار زیبا در باره حضرت زهرا س, شعر سید جواد ذاکر برای حضرت زهرا س, بهترین شعر در باره حضرت زهرا س
[ یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 0:55 ] [ [ حــســن ] ]

یا فاطمه س


شنیده می شود از آسمان صدایی که...

کشیده شعر مرا باز هم به جایی که ...


نبود هیچ کسی جز خدا، خدایی که...


نوشت نام تورا، نام اشنایی که ـ

پس از نوشتن آن آسمان تبسم کرد


و از شنیدنش افلاک دست و پا گم کرد

نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد


نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد


نوشت فاطمه تکلیف نور روشن شد


دلیل خلق زمین و زمان معین شد

نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است


غزل قصیده ی نابی که در ازل گفته است

نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد


ز درک خاک مقام فراتری دارد


خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد


درون خانه بهشت معطری دارد

پدر همیشه کنارت حضور گرمی داشت


برای وصف تو از عرش واژه بر می داشت

چرا که روی زمین واژه ی وزینی نیست


و شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیست


و جای صحبت این شاعر زمینی نیست


و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست

خدا فراتر از این واژه ها کشیده تورا


گمان کنم که تورا، اصلا آفریده تورا

که گرد چادر تو آسمان طواف کند


و زیر سایه ی آن کعبه اعتکاف کند


ملک ببیند و آنگاه اعتراف کند


که این شکوه جهان را پر از عفاف کند

کتاب زندگی ات را مرور باید کرد


مرور کوثر و تطهیر و نور باید کرد

در آن زمان که دل از روزگار دلخور بود


و وصف مردمش الهاکم التکاثر بود


درون خانه ی تو نان فقر آجر بود


شبیه شعب ابی طالب از خدا پر بود

بهشت عالم بالا برایت آماده است


حصیر خانه ی مولا به پایت افتاده است

به حکم عشق بنا شد در آسمان علی


علی از آن تو باشد... تو هم از آن علی


چه عاشقانه همه عمر مهربان علی!


به نان خشک علی ساختی، به نان علی

از آسمان نگاهت ستاره می خواهم


اگر اجازه دهی با اشاره می خواهم-

به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم


کنار شعر دو رکعت نشسته بنویسم


شکسته آمده ام تا شکسته بنویسم


و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم

به شعر از نفس افتاده جان تازه بده


و مادری کن و اینبار هم اجازه بده

به افتخار بگوییم از تبار توایم


هنوز هم که هنوز است بی قرار توایم


اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم


کنار حضرت معصومه در کنار توایم

فضای سینه پر از عشق بی کرانه ی توست


کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست



برچسب‌ها: شعر در باره حضرت زهراس, شعر های بسیار زیبا در باره حضرت زهرا س, شعر سید جواد ذاکر برای حضرت زهرا س, بهترین شعر در باره حضرت زهرا س
[ یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 0:46 ] [ [ حــســن ] ]
در ارزو


در آرزوی تو هستم همیشه نورانی

اسیر زلف تو هستم، نگفته می دانی

تو از قبیله فریادهای خاموشی

زبانه می کشی از سینه های طوفانی

شمیم عطر تو در باغ لاله می پیچد

عزیز گمشده در کوچه های ظلمانی

نشسته ام به در انتظار یکرنگی

بدان امید که روزی گلی برویانی

شکسته قامت هر لاله ای غریبانه

غروب خسته مرا می کشد به ویرانی

شبانه می شنوم از نگاه اشک آلود

که می رسد به دلم عطر یاس پنهانی

هزار پنجره آدینه باز و بسته شود

به گوش دل نرسد نغمه های عرفانی

ولی شنیده ام از قاصدی که می خواند

ز کوی کعبه برآید جمال نورانی

به عشق خال رخت حال ما پریشان است

فدا کنم دل و جان را بر این پریشانی

به کنج میکده هر شب ترا، ترا خوانم

که شاید از می نابت مرا بنوشانی

لبان تشنه ما را ز کوزه ات تر کن

به انتظار تو باشم اگر چه طولانی

من از زمان شکفتن خدا خدا کردم

هزار بوسه برویت زنم به آسانی

اگر چه لایق عشقت نگشته ام اما

شوم به صبحدمی در ره تو قربانی

در انتظار ظهورت چنان پریشانم

که لحظه لحظه عمرم رود به حیرانی

به جز تو ای گل نرگس مرا خیالی نیست

به خاک پای تو سایم همیشه پیشانی

ضریح چشم سیاهت طواف هر شب من

صفای سعی مرا چشم بسته می دانی

دعای عهد ترا هر سحر وفا کردم

مگر به گوش من آید صدای روحانی

به انتظار تو «نادم» ز کفر می نالد

یقین شکایت دل را نگفته می خوانی
ابوالقاسم قربانی - ابهر


برچسب‌ها: شعر زیبا در باره امام زمان عج, زیباترین شعر ها در باره امام زمان عج, زیباترین شعر در باره امام زمان عج, شعر
[ یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 0:36 ] [ [ حــســن ] ]


عصر یک جمعه ی دلگیر،

 دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟

 چرا آب به گلدان نرسیده است؟

 چرا لحظه ی باران نرسیده است؟

 وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است

 به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است

بگو حافظ دلخسته  ز شیراز بیاید بنویسد

 که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟

 چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟ دل عشق ترک

خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به

انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،دلم چشم

به راه است ، و در حسرت یک پلک نگاه است ، ولی حیف نصیبم فقط آه

است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...

عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس، تو کجایی

گل نرگس؟به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است ز جنس

غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در

سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم! که

به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت. نکند باز شده

ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال

سیاهت به فدای رخت ای ماه! بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس

و این روضه و این بزم توئی ،آجرک الله! عزیز دو جهان یوسف در چاه ، دلم

سوخته از آه نفس های غریبت دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپر شده ،

همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته

به اقلیم رهایی، به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود

آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی، به خدا

در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ،نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه

دفتر غزل ناب ندارد ، شب من روزن مهتاب ندارد ، همه گویند به انگشت ا

شاره مگر این عاشق بیچاره ی دلداده ی دلسوخته ارباب ندارد... تو کجایی؟

تو کجایی شده ام باز هوایی ، شده ام باز هوایی . . .


گریه کن ،گریه وخون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما

دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم

و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون

تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است ، و این بحر

طویل است و ببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است که این

روضه ی مکشوف لهوف است، عطش بر لب عطشان لغات است و صدای

تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است، و ارباب همه سینه

زنان کشتی آرام نجات است ، ولی حیف که ارباب «قتیل العبرات» است

ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است، ولی حیف هنوزم که هنوز است

حسین ابن علی تشنه ی یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی ،

الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ ...»

خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با

خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی

قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی

تو کجایی. . . تو کجایی . . .




سید حمیدرضا برقعی


برچسب‌ها: شعر زیبا در باره امام زمان عج, زیباترین شعر ها در باره امام زمان عج, زیباترین شعر در باره امام زمان عج, شعر
[ یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ ] [ 0:30 ] [ [ حــســن ] ]
........ مطالب قدیمی‌تر >>

برچسب‌ها
شعر (54)
خدا (4)
smssss (3)
45 (2)
امکانات وب