در این خونه همیشه باز بوده و هست زنگ نیازی نداره ...
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ شنبه سی ام آذر ۱۳۹۲ ] [ 20:20 ] [ [ حــســن ] ]
 حضرت علی اکبر: پدرجان به من اجازه ورود به میدان می دهی؟ امام حسین(علیه السلام): برو،برو پسرم، فقط قبل از رفتنت چند قدمی جلوی من راه برو. ... علی اکبر رفت به میدان بعد از چند لحظه برگشت و گفت: پدر جان تشنگی دارد جان را از من می گیرد پدر جان آبی داری به من دهی؟ (بعضی بزرگان گویند علی اکبر هیچ زخمی برنداشته بود و مشتاق شهادت بود ولی امام حسین(علیه السلام) با نگاهش او را یاری کرده و از زخمی شدن او ممانعت می ورزید) امام در جواب فرمودند: برو پسرم،برو،انشاءا... از دستان جد بزرگوارت سیراب خواهی شد. ... یا ابتا علیک منی سلام،پدرجان خداحافظ من رفتم. . . [بعد از شهادت حضرت علی اکبر] امام خود را سریع به علی اکبر رساند صورت بر صورت علی اکبر قرار داد و مدام صدا می زدند ولدی علی... ولدی علی...(بابا علی... بابا علی...)
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ پنجشنبه سی ام آبان ۱۳۹۲ ] [ 18:29 ] [ [ حــســن ] ]
افتاد دست راست خدایا زپیکرم
بردامن حسین برسان دست دیگرم چون دست من لیاقت دامان او نداشت انداختم براه که بردارد از کرم بیدست من زدست حسینم گسسته دست ایدست حق بگیر تو دست برادرم ایدست راست روبسلامت که تا ابد این خاطره ودیعه سپارم بخاطرم آنجا که دست فاطمه در حشر جای تست برخاک خون فتاده توئی نیست باورم ایدست چپ زیاری من بر مدار دست من در هوای آب بشوق تو میپرم آبیکه آبروی من و اعتبار تست بر تشنه گان اگر نرسد خاک برسرم آب فرات نیست بمشگ آبروی اوست بر پیشگاه آبروی خلق میبرم نی نی نه آبروی فرات و نه آب اوست خود آبروی ام بنین است مادرم مردم بحفظ دیده زهر چیز بگذرند من بهر آب حاضرم از دیده بگذرم ای دست دامن تو و دست نیاز من تا همتت بعرصة پیکار بنگرم منکه بعمر منتی از کس نبرده ام اینک به ناز منت ای دست حاضرم منت به بهر خودپی این مشگ میکشم نامردم ارهوای سرم برده بر سرم ترسم توه زدست روی بی تو مشگ را آخر بدست ناوک دل دوز بسپرم
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ چهارشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۲ ] [ 18:42 ] [ [ حــســن ] ]
چگونه خاک بریزم به روی زیبایت که تو بخندی و من هم کنم تماشایت به غیر گریه ی بی اشک تو جواب نبود برای ناله هل من معین بابایت مزار کوچک تو پر شده ست از خونت بخواب ماهی من در میان دریایت مرا ببخش عزیزم که جای قطره ی آب به یک سه شعبه برآورده ام تقاضایت چگونه جسم تو پنهان کنم که میدانم به وقت غارتمان می کنند پیدایت بخواب در دل این خاک تا کمی وقت است که بعد از این شود آغوش نیزه ها جایت بیا رباب که این شاید آخرین باریست که خواب می رود او با نوای لالایت اگر نشد که شود سایه ی سرت امروز به روی نیزه شود سایه سار فردایت
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ چهارشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۲ ] [ 1:49 ] [ [ حــســن ] ]
شنیده ام از ما دلتنگ تری برای آمدنت، شنیده ام دل نگرانِ مایی، شنیده ام گریه می کنی برایِ ما ، کی تمام می شود؟ غروب هایی که "دلِ" ما "گیرِ" دلتنگی ات است آقا!
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ چهارشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۲ ] [ 1:41 ] [ [ حــســن ] ]
دخیـــل می بـــندم ! نــه ایـــنــکـــه گـــره بگـــشـــایی !
مـــــی بـــنـــدم کـــه رهـــایــــم نـــکـــــنی . . .!
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ چهارشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۲ ] [ 1:38 ] [ [ حــســن ] ]
 من بگویم کجاست؟؟؟؟ شاید در بیابانی است و سر به سجده اشک میریزد و ما را دعا میکند شاید سرش را چون علی در چاه کرده و با چاه درددل میکند شاید هم اکنون در کربلا است و در بین الحرمین نگاهی به پرچم سقا میکند و از آن طرف نگاهی بر سیدالشهداء شاید هم اکنون در بقی است سر خاک مادری که یکتا ترین مادر بود اما مزارش را هیچکس ندانست که کجاست  شاید در نجف رفته به دیدار پدر و نگاه میکند بر آسمان مظلومیت پدرش شاید در مدینه است رفته بر سر مزار پدرانش و یا سری بزند بر گنبد سبز جدش رسول الله شاید در کاظمین است و شاید درسامرا و هزاران شاید دیگر اما این را میدانم که نزد ما نیست میدانید چرا ؟؟؟؟ چون خودمان نخواستیم چون لیاقت میخواهد داشتنش شاید ما هنوز کوفی مانده ایم....  برای یوسف شدن باید قید زلیخاها را زد! عزیز خــــــــــدا شدن بها دارد...! برچسب ها : شعر دباره حضرت علی اصغر - شعر درباره علی اکبر - شعر درباره حضرت عباس - شعر درباره حضرت ابولفضل - شعر درباره امام حسین - شعر درباره حضرت زینب - شعر دباره حضرت علی اصغر - شعر درباره علی اکبر - شعر درباره حضرت عباس - شعر درباره حضرت ابولفضل - شعر درباره امام حسین - شعر درباره حضرت زینب - شعر دباره حضرت علی اصغر - شعر درباره علی اکبر - شعر درباره حضرت عباس - شعر درباره حضرت ابولفضل - شعر درباره امام حسین - شعر درباره حضرت زینب - شعر دباره حضرت علی اصغر - شعر درباره علی اکبر - شعر درباره حضرت عباس - شعر درباره حضرت ابولفضل - شعر درباره امام حسین - شعر درباره حضرت زینب - شعر دباره حضرت علی اصغر - شعر درباره علی اکبر - شعر درباره حضرت عباس - شعر درباره حضرت ابولفضل - شعر درباره امام حسین - شعر درباره حضرت زینب - شعر دباره حضرت علی اصغر - شعر درباره علی اکبر - شعر درباره حضرت عباس - شعر درباره حضرت ابولفضل - شعر درباره امام حسین - شعر درباره حضرت زینب - شعر دباره حضرت علی اصغر - شعر درباره علی اکبر - شعر درباره حضرت عباس - شعر درباره حضرت ابولفضل - شعر درباره امام حسین - شعر درباره حضرت زینب -
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ چهارشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۲ ] [ 1:27 ] [ [ حــســن ] ]
بالاتر از سیاهی هم
رنگ هست مثل رنگ این روزهای " رقیه " بی " عمو " ح س ی ن
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ دوشنبه بیستم آبان ۱۳۹۲ ] [ 19:33 ] [ [ حــســن ] ]
یا بقیة الله شرمندتم ... سادات ببخشین! تو رفتی مادرت حیران شد ای وای تمام خیمه ها ویران شد ای وای مگر تیرسه شعبه خنجری بود سرت بر پوست آویزان شد ای وای
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ دوشنبه بیستم آبان ۱۳۹۲ ] [ 19:32 ] [ [ حــســن ] ]
آقا گروه خونی من خاک کربلاست
اصلا به جز شما به کسی خون نمی دهم !
صلی الله علی الباکین علی الحسین (ع)
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ دوشنبه بیستم آبان ۱۳۹۲ ] [ 19:27 ] [ [ حــســن ] ]
مــحرم مــیکده ، ســاقی حــسین اســت
هــمه عــالم فــنا ، بــاقی حـــسین است
« بـا حـسین » از « یـا حـسین » یـک نـقطه کـم دارد ولـی
« یـا حـسین گــفتن » کـجا و « بـا حـسین بـودن » کــجا ؟
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ دوشنبه بیستم آبان ۱۳۹۲ ] [ 19:24 ] [ [ حــســن ] ]
نمی دانم بر حسین چه گذشت
وقتی نگاه رقیه و رباب به دنبال علی اصغر می گشت .
تیر سه شعبه ؛ پدر چو اصغرِ عطشان به دست بالا برد
صدای رعد شنیدم ، چه شد؟ سما بارید؟
برای خنده ی اصغر، پدر، دلم تنگ است
دمی ز صورت او شال سرخ بردارید
برچسب‌ها: شعر درباره امام زمان, شعر درباره ماه محرم, شعر محرم, شعر زیبا درباره ماه محرم [ دوشنبه بیستم آبان ۱۳۹۲ ] [ 19:12 ] [ [ حــســن ] ]
|
||
| [ طراحي : قالب ساز آنلاین ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] | ||
