شهادته امام موسی ابن جعفر {علیه السلام } تسلیت باید

براتون یه شعر بسیار زیبا اماده کردم

واقعلا قشنگه

حتی اگه اهله دل باشین  جاری می شه

التماس دعا داریم

در میان هلهله سوز و نوا گم می شود

زیر ضرب تازیانه ناله ها گم می شود

بسکه بازی می کند زنجیر ها با گردنم

در گلویم گریه های بی صدا گم می شود

در دل شب بارها آمد نمازم را شکست

در میان قهقه صوت دعا گم می شود

چهار چوب پیکرم بشکسته و لاغر شدم

وقت سجده پیکرم زیر عبا گم می شود

تازه فهمیدم چرا در وقت سیلی خوردنش

راه مادر در میان کوچه ها گم می شود

بین تاریکی شب چون ضربه خوردم آگهم

آه در سینه به ضرب بی هوا گم می شود

لا به لای پنجه هایش مشتی از موی سرم

بین این تصویر ها دیگر حیا گم می شود

از یهودی ضربه خورده خوب می داند چرا؟

گوشوارٍ بچه ها در کربلا گم می شود

قاسم نعمتی

تمام ايه ي قران همين است

به قران حرف يزدان اين چنين است

به كوري دو چشم اهل سنت

فقط حيدر اميرالمومنين است

شنيدم از لب ساقر

شنيدم از سره ممبر

كه گفتند بهر سر مستي

توكلت علي الحيدر

بگو الله و اكبر

جونم قربون حيدر

ولايت بي عبادت حقه بازيست

اساس مسجدش بت خانه سازيست

چرا سني مي خواهد بداند

وضوي بي ولايت آب بازيست

اگرگردد جدا اين سر

از اين جسم و ازاين پيكر

بگويم مرد و مردانه توكلت و علي الحيدر

در دنيا زدم دنيا علي بود

به عقبا سر زدم عقبا علي بود

به مسجد رفتم از بهر عبادت

بنا و باني و بنا علي بود

انتظار

بيا كه ديده ام از انتظار لبريز ست

كوير سينه تفتيده ام عطش خيزست

شكوه رويش سكر آور بهاراني

كه بي طراوت رويت بهار پاييز ست

به باغ عاطفه عطر نگاه تو جاريست

مشام جان ز شميم تو عطر آميز ست

هميشه خاطرما آشيان ياد تو باد

كه در هواي تو پرواز،خاطر انگيز ست

بخوان كه نغمه تو معجزه مسيحائي ست

نواي گرم تو شور اور و شكر بيز است

دلم ز حلقه ي مويت رها نمي گردد

كه گيسوان بلندبتان دلاويز ست

زكوچه ساردياردلم عبور نكرد

بغير دوست ،كه اين كوچه،كوي پرهيزست

بياو بردل الوده ام نگاهي كن

كه پيش عفو تو كوه گناه نا چيز ست

کی رفته ای زه دل ؟!

کی رفته  ای ز دل که تمنا کنم تو را

کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را

غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور

پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

با صد هراز جلوه برون آمدی که من

با صد هزار دیده تماشا کنم تورا

بالای خود در آینه ی چشم من ببین

تا با خبر ز عالم با لا کنم تو را

مستانه کاش در حرم ودیر بگذری

تا قبله گاه مومن و ترسا کنم تو را

خواهم شبی نقاب ز رویت بر افگنم

خورشید کعبه ماه کلیسا کنم تو را

گر افتاد ان دو زلف چلیپا به چنگ من

چندین هزار سلسله در پا کنم تو را

طوبی و سدره گربه قیامت به من دهند

یک جا فدای قامت رعنا کنم تو را

زیبا شود به کار گه عشق کار من

هرگه نظر به صورت زیبا کنم تو را

چرا ما تنها زمانی به خدا رو می کنیم که بخواهیم از غیر ممکن ،ممکن بسازیم؟

فاصله تابش خود را بر دیگران تنظیم کن خداوند خورشید را در جایی نهاد که گرم کند ولی نسوزاند


به هر کاری که اراده کنیم،توانا هستیم،اگرآنگونه که سزاوار است،پیگیر آن باشیم  


کسی که در زندگی چرایی داشته باشد با هر چگونه ای خواهد ساخت !


آنچه که هستی هدیه خداوند به توست و آنچه که می شوی ، هدیه تو به خداوند. پس بی نظیر باش..


خداوند اغلب اوقات به دیدن ما می اید ولی اکثر مواقع ما خانه نیستیم

امام زمان عج  گردن شيطان را مي زند

اسحق ابن عما مي گويد : از  حضرت صادق ع پرسيدم: اين  كه خداوند به شيطان فرمود :منتظر وقت معلوم باشد{{انك لمن المنظرين الي يوم الوقت المعلوم}} اين وقت معلوم چه وقت خواهد بود؟

حضرت فرمودند:

روز قيام قائم ماست "وقتي خداوند او را برانگيخته مي  كند و اماده قيام است در مسجد كوفه است " دران وقت شيطان در حالي كه با زانو هاي خود راه مي رود "به انجا مي ايد و مي گويد : اي واي از خطر امروز!!!!!!!

قائم عج پيشاني او {شيطان} را گرفته و گردنش را مي زند آن موقع روز وقت معلوم است كه مدت او به آخر مي رسد.

بحارالانوار:ج52 ص376

اي كاش خورم زنخل وصلت من بر

كن رنجه قدم غصه دل از من بر

بركعبه حق تكيه بزن گاه ظهور

محراب نماز گيروشوبرمن منبر