|
امام منتظران دلم ز داغ فراق نگار مي سوزد چو شمع از غم آن گلعذار مي سوزد دل چون لاله من ناله مي کند شب و روز ز سوز ناله من لاله زار مي سوزد قرار عالم هستي به بي قراري من عنايتي، که دل بي قرار مي سوزد اگر به جرم محبت زنند بردارم ز سوز سينه من چوب دار مي سوزد اگر که قطره اشکم به آتشي ريزد ز سوز آتش آن قطره، نار مي سوزد امام منتظران، لحظه اي بيا بنگر که ز آتش غم تو روزگار مي سوزد نواي ناله نالان هاشمي گويد دلم ز آتش هجران يار مي سوزد
برچسب‌ها: شعر سيد جواد ذاكر, شعر در باره امام علی ع, امام علی ع, شعر در باره امیر المومنین ع [ پنجشنبه بیست و هشتم دی ۱۳۹۱ ] [ 15:11 ] [ [ حــســن ] ]
تمام ايه ي قران همين است به قران حرف يزدان اين چنين است به كوري دو چشم اهل سنت فقط حيدر اميرالمومنين است شنيدم از لب ساقر شنيدم از سره ممبر كه گفتند بهر سر مستي توكلت علي الحيدر بگو الله و اكبر جونم قربون حيدر ولايت بي عبادت حقه بازيست اساس مسجدش بت خانه سازيست چرا سني مي خواهد بداند وضوي بي ولايت آب بازيست اگرگردد جدا اين سر از اين جسم و ازاين پيكر بگويم مرد و مردانه توكلت و علي الحيدر در دنيا زدم دنيا علي بود به عقبا سر زدم عقبا علي بود به مسجد رفتم از بهر عبادت بنا و باني و بنا علي بود
برچسب‌ها: شعر سيد جواد ذاكر, شعر در باره امام علی ع, امام علی ع, شعر در باره امیر المومنین ع [ دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۱ ] [ 18:53 ] [ [ حــســن ] ]
|
||
| [ طراحي : قالب ساز آنلاین ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] | ||